|
|
یوسف محبتی به نام خد-ا فصل اول منتخب آیاتی از کتاب مقدس تورات- راجع به خوراک و خوراکی و خوردن و نخوردن آنها: بخش سوم
و چون داوود اندکی از سر کوه گذشته بود اینک صیبا خادم مفیبوشت(XXXیوناتان پسر شاوول و دوست وفادار حضرت داوود فرزندی داشت به نام مفیبوشت که در اوان کودکی بر اثر افتادن به زمین آسیب دیده و لنگ شده بود. کتاب دوم سموئیل، باب4: آیهی 4. نظریه این که حضرت داوود نسبت به یوناتان دوستی بسیار صمیمانهای داشت زمانی که به حکومت رسید نسبت به فرزند دوستش نهایت محبت و احترام را انجام داد. کتاب دوم سموئیل، باب 9: YYY) با یک جفت خر آراسته که دویست قرص نان و صد قرص کشمش و صد قرص انجیر و یک مشک شراب بر آنها بود به استقبال آمد. کتاب دوم سموئیل، باب 16: آیهی 1. و واقع شد که چون داوود به محنائیم رسید(XXX محنائیم محلی بود در مشرق رودخانهی اردن که متعلق به سبط گاد و آشر و نیمی از سبط منشه بود که حضرت داوود در زمان شورش فرزندش ابشالم به این محل پناهنده شد. کتاب اول پادشاهان باب 2: آیهی 8 در سفر پیدایش باب 32 آیه ی 2 برای اولین مرتبه حضرت یعقوب این محل را محنائیم نامید. YYY.) شوبی بنناحاش( از دوستان و طرفداران حضرت داوود بودند که به استقبال وی آمده بودند.YYY.) از ربت بنیعمون و ماکیر بن عمیئیل.... بسترها و کاسهها و ظروف سفالین و گندم و جو و آرد و خوشههای برشته و باقلا و عدس و نخود برشته. و عسل و کره گوسفندان و پنیر گاو برای خوراک داوود و قومی که همراهش بودند آوردند زیرا گفتند: که قوم در بیابان گرسنه و تشنه میباشند. کتاب دوم سموئیل، باب 17: آیههای 29-27. و اشعیا(XXX اشعیا نبی(یشعیا) را بدون شک میتوان جزء بزرگترین انبیاء یهود محسوب کرد که در زمان عزیا و یوتام و آحاز و حزقیا که همگی از پادشاهان کشور یهودا بودند میزیسته است. اشعیاء نبی، باب 1: آیهی 1. موجودیت ملت یهود و پایداری این ملت در مقابل سختیها و مصیبتهایی که به چشم دیده است مرهون بشارتها و پیشگوییهای این نبی میباشد. زیرا اشعیاء نبی با پیشگوییهای امیدبخشی که راجع به آیندهی این ملت و ظرفیت پیش رفت آن و استعدادهای نهفتهی درونی این قوم کرده است تخم امید به آینده را در قلوب فرد فرد این ملت کاشته است. آنچه این نبی در بشارتها و نبوتهای خود که در حدود 740 قبل از میلاد میزیسته است گفته: به جای خود بسیار جالب و شنیدنی است از همان باب اول کتاب این نبی که خواننده آن را مطالعه میکند. اشعیا نبی بدون هیچ مقدمهیی انسان را نسبت به رفتارش در مقابل حد-ا و همنوعانش مسئول میداند و بشر را از انجام هر عمل گناهآلودی سخت هشدار داده. ضروری میدانم جهت اطلاع بیشتر خوانندگان محترم آیاتی از باب اول و دوم کتاب اشعیاء نبی که باب اول آن راجع به دوری کردن از انجام هر عمل بد و لزوم رعایت کردن عدل و انصاف و باب دوم که مربوط به بهترین نبوتهای این نبی میباشد و بنظر برسانم:«وای بر امت خطاکار و قومی که زیر بار گناه میباشد. حد-ا گفته: از کثرت قربانیهای شما مرا چه فایده است... و به خون گاوان و برهها و بزها رغبت ندارم... گناه را با محفل مقدس نمیتوانم تحمل کنم. خویشتن را شسته طاهر کنید و بدی اعمال خویش را از نظر من دور کرده از شرارت دست بردارید... نیکوکاری را بیاموزید و انصاف را بطلبید مظلومان را رهایی دهید... و آنانی که حد-ا را ترک کنند نابود خواهند شد.» این بود منتخب آیاتی از باب اول اشعیاء نبی اما باب دوم بطوری که در سطور بالا گفته شد در باب دوم یکی از جالبترین نبوتهای این نبی میباشد البته نمونههای بیشتری از این بشارت در بابهای بعدی کتاب اشعیاء یافت میشود که از حوصلهی این کتاب خارج میباشد. از این پیشگوییهای مهم میتوان به افکار وعقاید این نبی پیبرد از جمله این نبی معتقد بود جهان آینده لزوماً دچار تحول عظیمی خواهد شد. به عبارتی دیگر وی ایمان داشت که: شریعت از شهر حد-ا و کلام حد-ا از اورشلیم صادر خواهد شد. و او امتها را داوری خواهد کرد... و ایشان شمشیرهای خود را برای گاو آهن و نیزههای خویش را برای ارهها خواهند شکست و امتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت. ملاحظه میکنیم که این نبی با چه عبارتهای سادهای این تحول شگرف که همانا خلع سلاح عمومی میباشد پیشبینی کرده است ناگفته نماند که اکثر مطالب و گفتههای این نبی خارج از محدوده زمان و مکان خویش میباشد. برای آشنایی بیشتر با این نبی در صفحات آینده نیز مطالبی خواهیم داشت.YYY. ) گفت: که قرصی از انجیر بگیرید و ایشان آن را گرفته بردمل(XXX اشاره بردملیست که حزقیا پادشاه یهودا به آن مبتلا شده بود. حزقیا یکی از پادشاهان با ایمان و با کفایت یهودا بود. دوم پادشاهان باب5: آیهی 18 که مدت 29 سال در اورشلیم سلطنت کرد. دوم پادشاهان، باب 2: آیهی 18. YYY) گذاشتند شفا یافت کتاب دوم پادشاهان(XXX پادشاهان(ملاخیم) از جمله کتبیست که جز کتب انبیاء محسوب میشود که شامل دو قسمت به نام اول پادشاهان و دوم پادشاهان میباشد مطالب مندرجه در این دو کتاب همان ادامهی تاریخ قوم یهود میباشد که در کتاب سموئیل اول و دوم آمده است. کتاب اول پادشاهان به بیستودو باب و کتاب دوم پادشاهان به بیستو پنجم باب تقسیم شده است. در این دو کتاب تاریخی مطالب و موضوعات بسیار جالب درج شده است که بازگو کنندهی قسمت مهمی از تاریخ بنیاسراییل میباشد. برای اطلاع رئوس حوادث مهم فهرستوار به شرح ذیل درج میشود. شرح ایام آخر زندگی و سلطنت حضرت داوود. به سلطنت رسیدن حضرت سلیمان و شرح چگونگی جلال و عظمت این پادشاه خردمند و دانشمند. اختلاف و جدایی بین بنیاسراییل و تقسیم شدن مملکت آنان به دو قسمت به نام اسراییل و یهودا شرح حوادث و جنگهای مختلف پادشاهان اسراییل و یهودا و زندگی پادشاهان این دو کشور و سرانجام انقراض این دو کشور و پراکندگی قوم یهود.YYY.) باب 20، آیهی 7. نباتات را برای بهایم میرویاند و سبزهها را برای خدمت انسان و نان را از زمین بیرون آورد و شراب را که دل انسان را شادمان میکند و چهرهی او را به روغن شاداب میسازد و دل انسان را به نان قوی میگرداند. کتاب (XXXکتاب مزامیر که جزء کتب مقدسه(کتوبیم) محسوب میشود یکی از پرخوانندهترین کتب مقدس پس از پنج مجلد تورات میباشد. مطالب کتاب مزامیر اغلب بصورت دعا و اشعار و سرودهای روحانی میباشد. که به پنج عسمت تقسیم شده و در آخر هر قسمت به لفظ آمن ختم میشود. قسمت اول شامل 41 باب و قسمت دوم 31 باب و سوم 17 باب و چهارم 17 باب و سرانجام پنجم به 44 باب که بهتر است به جای کلمهی باب در اینجا از کلمهی «مزمور»(یا میزمور) استفاده کرد تقسیم شده است که جمعاً شامل 150 مزمور میشود. چون اغلب مزامیر از گفتهها و سرودههای حضرت داوود میباشد بنابراین این کتاب به نام مزامیر داوود مشهور میباشد. لطفاً برای اطلاع بیشتر به پاورقی حضرت داوود در صفحات قبل مراجعه فرمایید. YYY.) مزامیر باب 104: آیههای 15-14. شیر بچگان برای شکار خود غرش میکنند و خوراک خویش را از حد-ا میجویند چون آفتاب طلوع میکند جمع میشوند و در بیشههای خود میخوابند. انسان برای عمل خود بیرون میآید و به جهت شغل خویش تا شامگاه. ای حد-ا اعمال تو چه بسیار است، جمیع آنها را به حکمت ساختهیی زمین از دولت توپر است. و آن دریای بزرگ و وسیع الاطراف نیز که در آن جنبندگان و خزندگان از حد شماره زیادهاند وحیوانات خرد و بزرگ جمیع ایشان از تو انتظار میکشتند تا خوراک آنها را در وقتش برسانی. آنچه را به آنها میدهی فرا میگیرند دست خود را باز میکنی پس از چیزهای نیکو سیر میشوند. کتاب مزامیر، باب 104 آیههای 28-21. چشمان همگان منتظر تو میباشد و تو طعام ایشان را در موسمش و در وقتش میدهی. دست خویش را باز میکنی و آرزوی همه زندگان را سیر میکنی. حد-ا عادل است در جمیع طریقهای خود و رحیم در کل اعمال خویش. کتاب مزامیر باب 145: آیههای 17-15. خوشا به حال آنکه حد-ای یعقوب مددکار اوست... که آسمان و زمین را آفرید... که مظلومان را دادرسی میکند و گرسنگان را نان میبخشد...کتاب مزامیر، باب 146: آیههای 7-5. به راه شریران داخل مشو، در طریق گناهکاران سالک مباش زیرا ایشان تا بدی نکرده باشند نمیخوابند... چون که نان شرارت تو را میخورند و شراب ظلم را مینوشند. کتاب امثال(XXXکتاب امثال سلیمان که شامل بهترین امثال و حکم اخلاقی و فلسفی میباشد جزء کتب مقدسه(کتوبیم) محسوب میشود که به 31باب تقسیم شده است، اغلب مطالب آمده در این کتاب از گفتههای حضرت سلیمان میباشد. حضرت سلیمان یکی از عالمترین پادشاهان یهود میباشد که بر کلیهی علوم و فنون معاصر خویش مهارت تمام داشت علم و دانش حضرت سلیمان به قدری بود که تعجب دانشمندان و پادشاهان معاصر خویش را برانگیخته بود و پیوسته پادشاهان و دانشمندان از اطراف دنیا به دیدن وی میشتافتند کتاب اول پادشاهان، باب 4: آیههای 33-31. در باب آخر کتاب امثال سلیمان صفاتی که یک زن خوب و پاکدامن باید داشته باشد به بهترین وجهی شرح داده شده است. کتاب امثال سلیمان نبی، باب31: آیههای 31-11YYY.) سلیمان نبی باب4: آیههای 17-15. زیرا به سبب زن زانیه(زن بدکاره ) شخص برای یک قرص نان محتاج میشود. کتاب امثال سلیمان نبی، باب6: آیهی 26. جایی که گاو نیست آخور ( مکانی که علف و غذای بهایم را در آن قرار میدهند.) پاک است، اما از قوت(منظور استفاده از کود حیوان میباشد) گاو محصول زیاد میشود. کتاب امثال سلیمان نبی باب14: آیهی 4. خوان( یعنی سفرهی غذا ) بقول( یعنی غذایی که از حبوبات و سبزیها فراهم شده باشد. ) در جایی که محبت باشد بهتر است، از گاو پرواری که با آن عداوت باشد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب 15: آیهی 17. حد-ا نمیگذارد که مرد نیکو در گرسنگی بمیرد، و نخواهد گذاشت که ثروت شخص شریر پایدار باشد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب 10، آیهی 3. شخص سخی فربه میشود وهر که سیراب میکند خود نیز سیراب خواهد گشت. هر که غله را نگاه دارد(احتکار کردن موادغذایی) مردم او را لعنت خواهند کرد، اما بر سر فروشندهی آن برکت خواهد بود. کتاب امثال سلیمان نبی، باب 11: آیههای 26-25. سخنهای پسندیده مثل شان عسل است، برای جان شیرین است و برای استخوانها شفا دهنده. اشتهای کارگر برایش کار میکند، زیرا دهانش او را بر آن تحریض میکند( برانگیختن ). کتاب امثال سلیمان نبی، باب 16: آیههای 26و 24. لقمهی خشک با سلامتی بهتر است، از خانهی پر از ضیافت با مخاصمت(دشمنی ) کتاب امثال سلیمان نبی باب17: آیهی 1. شراب استهزا میکند و مسکرات عربده در میآورد و هر که به آن فریفته شود حکیم نیست. کتاب امثال سلیمان نبی، باب20: آیهی 1. هر که عیش را دوست دارد تهیدست خواهدشد، و هر که شراب و عیاشی را دوست دارد دولتمند نخواهد شد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب 21: آیهی 18. چون با حاکم به غذا خوردن نشینی، در آنچه پیش روی تو است تأمل نما. و اگر مرد اکول هستی کارد بر گلوی خود بگذار. به خوراکهای لطیف او حریص مباش، زیرا که غذای فریبنده است. نان مرد تنگنظر را مخور. و به جهت خوراکهای لطیف او حریص مباش زیرا چنان که در دل خود فکر میکند خود او همچنان است، تو را میگوید بخور و بنوش اما دلش با تو نیست. کتاب امثال سلیمان نبی باب23: آیههای7-6 و 3-1. از زمرهی میگساران، و از آنانی که بدنهای خود را تلف میکنند مباش زیرا که میگسار و مسرف فقیر میشود. به شراب نگاه مکن وقتی که سرخ فام است. حینی که حبابهای خود را در جام ظاهر میسازد به ملایمت فرو میرود. اما در آخر مثل مار خواهد گزید و مانند افعی نیش خواهد زد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب23: آیه های 32-31 و 20 وای از آن کیست و شقاوت از آن که و نزاع ها. از آن کدام، و زاری از آن کیست و جراحتهای بیسبب از آن که و سرخی چشمان از آن کدام. آنانی که(اشاره به مشروبخواران الکلی ) شراب مدام میکنند و برای چشیدن شراب ممزوج داخل میشوند. کتاب امثال سلیمان نبی، باب23: آیههای 30-29. اگر دشمن تو گرسنه باشد او را نان بخوران و اگر تشنه باشد او را آب بنوشان. کتاب امثال سلیمان نبی، باب25: آیهی 21. شکم سیر از شیرینی عسل کراهت دارد، اما برای شکم گرسنه هر تلخی شیرین است. هر که درخت انجیر را نگاه دارد میوهاش را خواهد خورد، و هر که آقای خود را ملازمت(XXX در اینجا منظور از مراعات کردن احترام افراد از ارشد خود میباشد YYY) کند محترم خواهد شد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب 27: آیهی 18و7. هر که زمین خود را زرع کند از نان سیر خواهد شد.( نابرده رنج گنج میسر نمیشود.) اما هر که پیروی باطلان کند از فقر سیر خواهد شد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب28: آیهی 19. دو چیز از تو درخواست کردم، آنها را قبل از آن که بمیرم از من باز مدار- بطالت و دروغ را از من دور کن. مرا نه فقر ده و نه دولت به خوراکی که نصیب من باشد مرا به پرور. مبادا سیر شده تو را انکار کنم و بگویم که حد-ا کیست. و مبادا فقیر شده دزدی کنم و اسم حدای خود را باطل برم. کتاب امثال سلیمان نبی، باب30: آیههای9-7. مورچهها طایفهی بیقوتاند. لیک خوراک خود را در تابستان ذخیره میکنند. اگر از روی حماقت خویشتن را برافراشتهیی، و اگر بد اندیشیدهیی پس دست بر دهان خود بگذار. زیرا چنان که از فشردن شیر پنیر بیرون میآید و از فشردن بینی خون بیرون میآید، همچنان از فشردن غضب نزاع بیرون میآید. کتاب امثال سلیمان نبی، باب30: آیههای 33-32 و25. مسکرات را به آنانی که مشرف به هلاکتاند بده و شراب را به تلخجانان. تا بنوشند و فکر خود را فراموش کنند. و مشقت خویش را دیگر به یاد نیاورند. زن صالحه را کیست که پیدا تواند کرد، قیمت آن از لعلها گرانتر است. به رفتار اهل خانهی خود متوجه میشود و خوارک کاهلی نمیخورد. کتاب امثال سلیمان نبی، باب31: آیههای 27 و 10 و6. و نیز بخشش حد-است که هر آدمی بخورد و بنوشد و از تمامی رحمت خود نیکویی بیند. کتاب جامعه(XXXکتاب جامعه یکی از عمیقترین کتب کتاب مقدس راجع به حکمت، عقل، فهم و دانش میباشد که به قلم حضرت سلیمان نوشته شده است. حضرت سلیمان که خود یک اندیشمند و فیلسوف و مؤلف بزرگ میباشد بهترین چکیدهی افکار فلسفی و اخلاقی خود را در این کتاب آورده است و به جای گذاردن این اثر جاودانی و گیرا از خود نام خویش را در لیست بهترین فیلسوفان جهان قرار داده است. در این کتاب پیرامون موضوعات و عنوانهای فلسفی و اخلاقی مهمی از قبیل خوشبختی و بدبختی زندگی و مرگ زمان و مکان، انسان و حیوان و آفرینش جهان و مکافات عمل و ترس از حد-ا و رابطهی انسان باحد-ا با عباراتی محکم و گیرا بحث میکند. لازم به یادآوری است ضربالمثلها و اندرزها و رسالههای این اندیشهمند بزرگ اثرات زیادی در ادبیات ملل جهان بویژه در زبانهای عربی و فارسی و اروپایی گزارده است چه خوبست که برای اطلاع بیشتر خوانندگان محترم نمونهای از سخنهای اورا که مانند برخی از آنها در ادبیات فارسی داریم در ذیل آورده شود. همه چیزها پر از خستگیست که انسان آن را بیان نتواند کرد. کتاب جامعه باب1: آیهی 7. آنچه بوده است همان است که خواهد بود و آنچه شده است همان است که خواهد شد. ایضاً باب1: آیهی 9 در دل خود غور کردم تا ببینم که برای بنی آدم چه چیز نیکوست که آن را در تمامی ایام عمر خود بعمل آورد کارهای عظیم برای خود کردم مرا نیز بیشتر از همهی کسانی که قبل از من در اورشلیم بودند اموال از رمه و گله بود. نقره و طلا و اموال خاصهی پادشاهان و کشورها نیز برای خود جمع کردم... پس بزرگ شدم و بر تمامی کسانی که قبل از من در اورشلیم بودند برتری یافتم و حکمتم نیز با من برقرار ماند و هر چه چشمانم آرزو می کرد از آنها دریغ نداشتم و دل خود را از هیچ خوشی باز نداشتم پس به تمامی کارهایی که دستهایم کرده بود نگریستم. و اینک تمامی آن بطالت و در زیر آفتاب هیچ منفعت نبود پس توجه کردم تا حکمت و حماقت و جهالت را ملاحظه کنم... و دیدم که برتری حکمت بر حماقت مثل برتری نور بر ظلمت است. ایضاً منتخب آیاتی از باب2 برای هر چیز زمانیست و هر مطلبی را زیر آسمان وقتیست. ایضاً باب3: آیهی 1- در فارسی مانند این ضربالمثل داریم. هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد. همه به یک جا میروند و همه از خاک هستند و همه به خاک رجوع میکنند. ایضاً باب3: آیهی 20. عمر خیام گفته: پایان سخنشنو که ما را چه رسید از خاک درآمدیم و بر باد شدیم. لهذا فهمیدم که برای انسان چیزی بهتر از این نیست که از اعمال خود مسرور شود چون که نصیبش همین است و کیست که او را باز آورد تا آنچه را که بعد از او واقع خواهد شد مشاهده کند. ایضاً باب3: آیهی 22. چه تعریفی بهتر از این میتوان برای خوشبختی پیدا کرد زیرا هر وقت انسان احساس کند که خوشبخت است و از زندگی خود مسرور میشود همانا او خوشبخت است. پس برگشته مردگان را که قبل از آن مرده بودند بیشتر از زندگانی که تا به حال زندهاند آفرین گفتم و کسی را که تا بحال بوجود نیامده است از هر دوی ایشان بهتر دانستم. ایضاً باب4: آیه های 3-2 از اشعار زیر که از خیام است معلوم میشود که با حضرت سلیمان در اندیشه و راز جهان همفکراند؛ چون حاصل آدمی در این دیر دو در، جز خون دل و دادن جان نیست دگر خرم دل آن که یک نفس زنده نماند، آسوده کسی که خود نزاد از مادر چون حاصل آدمی در این خارستان جز خوردن غصه نیست تا کندن جان خرم دل آن که زین جهان زود برفت، و آسوده کسی که خود نیامد به جهان افلاک که جز غم نفزایند دگر ، ننهند به جا تا نربایند دگر ناآمدگان اگر بدانند که ما، از دهر چه میکشیم نایند دگر نیکنامی از روغن معطر بهتر است و روزممات از روز ولادت. ایضاً باب 7: آیهی1 اگر مار پیش از آن که افسون کنند بگزد پس افسونگر چه فایده دارد. ایضاً باب10: آیهی 11. نان خود را بر روی آبها بینداز زیرا که بعد از روزهای بسیار آن را خواهی یافت. در مثل فارسی داریم: تو نیکی میکن و در دجله انداز. که ایزد در بیابانت دهد باز. آن که به باد نگاه می کند نخواهد کِشت و آن که به ابرها نظر کند نخواهد دروید. ایضاً باب11: آیهی 4 هر چند که ادامهی این مطلب از حوصلهی این کتاب خارج است بهتر دانستم برای حسن ختام از کتاب امثال سلیماننبی هم چند ضربالمثل به نظر خوانندگان برسانم. با حکیمان رفتار کن که حکیم خواهی شد. در مثل فارسی گفته شده: همنشین تو از تو به باید تا تو را عقل و دین بیفزاید. کتاب امثال سلیمان نبی باب23: آیهی 20 توضیح: رفتار کردن به معنی همنشین بودن و هم کلام بودن و در تماس بودن میباشد. جواب نرم خشم را برمیگرداند. در مثل فارسی: به شیرین زبانی و لطف وخوشی. توانی که پیلی به مویی کشی. ایضاً باب 15: آیهی1. مگو که از بدی انتقام خواهم کشید. بلکه بر حد-اوند توکل کن او تو را نجات خواهد داد. در مثل گفتهاند: هر چند که در گرفتن انتقام گناه نیست. لیک در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ایضاً باب 20: آیهی 22. از نبودن هیزم آتش خاموش میشود و از نبودن نمام(سخنچین) منازعه ساکت میگردد. زغال برای اخگرها و هیزم برای آتش است و مرد فتنهانگیز به جهت برانگیختن نزاع. ایضاً باب26: آیههای21-20. سعدی در این زمینه شعر خوبی سروده است: میان دو کس جنگ چون آتش است، سخنچین بدبخت هیزمکش است. هر که چاهی بکند خود در آن خواهد افتاد هر که سنگی بغلطاند بر او باز خواهد گشت. ایضاً باب26: آیهی27. آن که چاه میکند در آن میافتد و آن که دیوار میشکافد مار وی را میگزد. کتاب جامعهی باب10 آیهی8. برابر این دو ضربالمثل در فارسی داریم. هر کس چاهی کند بهر کسی اول خودش دوم کسی. کتاب جامعه جزء کتب مقدسه(کتوبیم) میباشد و شامل 12 باب است. YYY.) باب3: آیهی 13. خواب عمله شیرین است خواه کم و خواه زیاد بخورد. اما سیری مرد دولتمند او را نمیگذارد که بخوابد... اینک آنچه من دیدم که خوب و نیکو میباشد. این است که انسان در تمامی ایام عمر خود که حد-ا آن را به او میبخشد بخورد و بنوشد و از تمامی مشقتی که زیر آسمان میکشد به نیکویی تمتع ببرد زیرا که نصیبش همین است. و نیز هر انسانی که حد-ا دولت و اموال به او ببخشد و او را قوت عطا فرماید که از آن بخورد و نصیب خود را برداشته از بخت خود مسرور شود این بخشش حد-است. کتاب جامعه، باب5 آیههای 20-18و 12. مصیبتیست که زیر آفتاب دیدم و آن بر مردمان سنگین است. کسی که حد-ا به او دولت و اموال و عزت دهد به حدی که هر چه جانش آرزو کند برایش باقی نباشد اما حد-ا او را قوت نداده باشد که از آن بخورد بلکه مرد غریبی از آن بخورد این نیز بطالت و مصیبت سخت است. کتاب جامعه باب6: آیههای 2-1 آنگاه شادمانی را مدح کردم زیرا که برای انسان زیر آسمان چیزی بهتر از این نیست که بخورد و بنوشد و شادی کند و این در تمامی عمرش که حد-ا در زیر آفتاب به وی دهد در محنتش با او باقیماند. کتاب جامعه باب8: آیه15. پس رفته نان خود را به شادی بخور و شراب خود را به خوشدلی بنوش چون که حد-ا اعمال تو را از این قبول فرموده است. کتاب جامعه، باب9: آیهی7. وای بر آنانی که صبح زود برمیخیزند تا در پی مسکرات بروند و شب دیر مینشینند تا شراب ایشان را گرم کند. و در بزمهای ایشان عود(XXXبربط(عود) یکی از سازهای موسیقی میباشد که در بین قوم یهود از قدیمالایام رواج داشته است در کتاب مقدس علاوه از آیهی فوق آیات متعددی وجود دارد که از این ساز نام برده است که دال بر آن است که این قوم با طرز استفاده و نواختن آن آشنا است بطوری که در آیات کتاب مزامیر آمده بیانکننده این است که قوم یهود از این ساز در مجالس شادی و عبادت به درگاه حد-ا بخصوص در زمان حضرت داوود و پس از آن استفاده می کرده. کتاب مزامیر باب81: آیههای2-1. برای حد-ا یعقوب آواز شادمانی دهید سرود را بلند کنید و دف بیاورید و بربط دلنواز را بارباب، و ایضاً باب98: آیهی5: حد-ا را با بربط بسرایید، با بربط و به آواز نغمات و ایضاً باب150: آیهی3: او را به آواز کرنا تسبیح بخوانید، او را با بربط و عود تسبیح بخوانید. اولین مرتبهیی که در کتاب مقدس به این نام برخورد میکنیم در سفر پیدایش باب4: آیهی 21 میباشد که شخصی بنام: یوبال، بعنوان اولین کسی که به نواختن این ساز آشنا بوده است معرفی میکند وی پدر همهی نوازندگان بربط و نی بود. و نیز در همین کتاب باب31: آیهی 27 آمده است که لابان پدرزن حضرت یعقوب این ساز را داشته یا اطرافیان آن با روش استفاده از آن با اطلاع بودهاند. لابان پس از شنیدن اینکه حضرت یعقوب با تمام اموال و مایملک خویش مخفیانه از نزد وی فرار کرده است درصدد تعقیب او برمیآید، پس از این که خود را با سرعت به وی میرسانید ضمن گلایهیی که به حضرت یعقوب کرد به وی گفت: چرا مخفی فرار کرده مرا فریب دادی و مرا آگاه نساختی تا تو را با شادی و نغمات و دف و بربط مشایعت کنم. در کتاب مزامیر هم بارها از این ساز نام برده شده است. بطور یقین حضرت داوود در نواختن این ساز منتهای استادی و مهارت را داشته است و اغلب اوقات ضمن عبادت و خواندن مزامیر همراه با آواز گرم و دلنشین خود از آن استفاده میکرده. در کتاب اول سموئیل باب16 چندین آیه آمده است که از مهارت تمام حضرت داوود در نواختن این ساز خبر میدهد. از آن جمله در آیات18 و17 و32. شاؤول(اولین پادشاه بنیاسراییل) به بینندگان خود گفت: الان کسی را که به نواختن ماهر باشد برای من پیدا کرده نزد من بیاورید و یکی از خادمانش در جواب وی گفت: اینک پسر یسا، بتلحمی را دیدم که به نواختن ماهر و صاحب شجاعت و مرد جنگآزموده و فصیح زبان و شخص نیکو صورت است و حد-ا با وی میباشد و واقع میشد هنگامی که روح بد از جانب حد-ا بر شاؤول میآمد داوود بربط گرفته به دست خود مینواخت و شاؤول را راحت و صحت حاصل میشد و روح بد از او میرفت. در آیهی اول از باب 137 کتاب مزامیر گواه بر آنست که بربط یک ساز ملی بوده و در بین یهودیان عدهی نسبتاً زیادی از آن استفاده میکردهاند: نزد نهرهای بابل آنجا نشستیم و گریه نیز کردیم چون وطن خود را به یاد آوردیم. بربطهای خود را آویختیم بر درختهای بید که در میان آنها بود. زیرا آنانی که ما را به اسیری برده بودند در آنجا از ما سرود خواستند.YYY.) و بربط و نای و شراب میباشد، اما به فعل حد-ا نظر نمیکنند و به عمل دستهای وی نمی نگرند. کتاب اشعیاء نبی باب5: آیههای 12-11. وای بر آنانی که برای نوشیدن شراب زور آورند و به جهت ممزوج ساختن مسکرات مردان قوی میباشند. کتاب(XXXکتاب اشعیاء نبی، این کتاب که جزء کتب انبیاء محسوب میشود شامل 66 باب میباشد مطالب این کتاب حاوی تراوشهای فکری و پیشگوییهای یکی از بزرگترین انبیاء یهود بنام اشعیاء نبی میباشد البته در این کتاب علاوه از نبوتها و پیشگوییهای امیدبخش گفتارها ویک سلسله ازتاریخ قوم یهود و پادشاهان آن آمده است که اهمیت تاریخی دارد. اثرات شگرف و عمیق این نبوتها بقدری است که هر فرد پس از مطالعه این کتاب به آیندهی جهان و سرنوشت خویش امیدوار خواهد شد بدین ترتیب این امید در دل شخص ایمان دارد بصورت یک غریزهی ملی نمایان شده که خود موجب شده است فکر خواننده را به سعادت و نیکبختی سوق دهد. نبوتهای این نبی در بین سایر انبیاء یهود سبک خاصی دارد این نبی برای اقوام و ملتهایی که مجاور قوم یهود بودند یا بنحوی با آن در تماس بودند از قبیل: ادوم، صور، مصر، عیلام، موآب و بابل پیشگویی کرده است. اشعیاءنبی با چند تن از پادشاهان یهود معاصر بوده است، پادشاهانی که اشعیائ نبی در زمان آنان نبوت میکرده به شرح ذیل میباشند: عزیا، یوتام، آحاز، حزقیا. با مطالعهی شرح زندگی ومدتی که پادشاهان فوق سلطنت کردهاند عددی حاصل میشود که اشعیاء نبی واقعاً در تمام ایام سلطنت این پادشاهان نبوت نکرده بلکه از اواخر سلطنت عزیا شروع به نبوت کرده ضمناً عقیدهی برخی از مفسرین غیر یهودی بر این است که اشعیاء نبی یک نفر نبوده بلکه دو نفر بودهاند زیرا از باب چهلم به بعد سبک نگارش و پیشگوییها با بابهای قبلی در ظاهر تفاوت دارد بر هر صورت نظر به اینکه اشعیاء نبی در زمان حزقیا پادشاه یهودا زندگی میکرده است بنابراین قسمتی از این کتاب به شرح وقایع و حوادث زندگی این پادشاه و رابطهی او با کشورهای همسایه و نیز هجوم آشور پرداخته در باب 43 آیههای 7-5 این کتاب از زبان حد-ا توسط اشعیاءنبی چنین آمده است: مترس زیرا من با تو هستم و ذریت تو را از مشرق خواهم آورد و تو را از مغرب جمع خواهم کرد و به شمال خواهم گفت که بده و به جنوب که ممانعت مکن... اغلب نبوتهای این نبی به عباراتی محکم و مطمئن و واضح بیان شده است در باب60 این کتاب یک نبوت عالی و واضح مشاهده میکنیم: برخیز و درخشان شو زیرا نور تو آمده و جلال حد-ا بر تو طالع گردیده است زیرا اینک تاریکی جهان را و ظلمت غلیظ طوایف را خواهد پوشانید اما حد-ا بر تو طلوع خواهد کرد و جلال وی برتو ظاهر خواهد شد. و امتها به سوی نور تو و پادشاهان به سوی درخشندگی طلوع تو خواهند آمد. چشمان خود را به اطراف خویش برافراز و ببین که جمیع آنان جمع شده نزد تو میآیند پسرانت از دور خواهند آمد و دخترانت را در آغوش خواهند آورد. خلاصهی کلام این است که نبوغ اشعیاءنبی فقط در آرزوها و امیدها و پیشگوییهایی که راجعبه آیندهی ملت یهود که در این کتاب آمده، نیست. بلکه بر ایمان کاملیست که حد-اوند قادر متعال راهنمای قوم خویش بوده و نقشهی آیندهی این ملت را نیز طرح کرده است.YYY) اشعیاءنبی، باب5: آیهی 22. وای بر تاج تکبر میگساران افراییم(XXX در این آیه منظور از افراییم نام یکی از دوازده اسباط بنیاسراییل میباشد. سبط افراییم نسبت به سایر اسباط دیگر دارای سرزمین بهتری بوده و افراد این سبط نسبت به سایرین هم مقتدرتر بودهاند.خود نام افراییم هم نام پسر دوم حضرت یوسف میباشد که مورد محبت خاص پدربزرگش حضرت یعقوب بود. سفر پیدایش، باب48 آیههای 8-20.YYY) و بر گُل پژمردهی زیبایی جلال وی. که بر سر وادی بارور مغلوبان شراب است. و لیک اینان نیز از شراب گمراه شدهاند و از مسکرات سرگشته گردیدهاند هم کاهن و هم نبی از مسکرات گمراه شدهاند و از شراب بلعیده گردیدهاند. از مسکرات سرگشتهشده اند و در رویا گمراه گردیدهاند و در داوری مبهوت گشتهاند. کتاب اشعیاءنبی، باب28: آیههای 7 و1. کره و عسل خواهد خورد تا آن که ترک کردن بدی و اختیار کردن خوبی را بداند. کتاب اشعیاءنبی باب7: آیهی 15. آیا روزهیی که من میپسندم مثل این است روزی که آدمی جان خود را برنجاند و سرخود را مثل نی خم ساخته پلاس و خاکستر زیر خود بگستراند آیا آن را روزه(XXX روزه در قوم یهود به منظور توبه از اعمال زشت و طلب بخشایش گناهها از حد-ا، یا به یادبود خرابی بیتالمقدس و اسارت قوم با شروع محاصرهی اورشلیم گرفته میشود از قبیل روزههای یوم کیپور، نهم آو، 17تموز و دهم طبت. علاوه بر موارد ذکر شده. ایامی وجود دارد که اشخاص مؤمن و پرهیزگار یا عدهای از افراد برای طلب بخشودگی از گناههایی که در ایام جوانی انجام دادهاند روزه میگیرند. از قبیل ایام ماه ایلول(سلیحوت) و دوشنبهها و پنجشنبههای شوواویم. اما برای اولین مرتبه که نام روزه در کتاب مقدس آمده گرفتن روزه توسط حضرت موسی به مدت چهل روز و شب برای گرفتن ده فرمان میباشد: هنگامی که من به کوه برآمدم تا لوحهای سنگ یعنی لوحهای عهدی را که حد-ا با شما بست بگیرم آنگاه چهل روز و چهل شب در کوه ماندم نه نان خوردم و نه آب نوشیدم. سفر تثنیه، باب9: آیهی 9 مجدداً آن حضرت جهت طلب بخشایش از حد-ا بواسطه گناه بتپرستی و اعمال زشت قوم خویش چهل روز دیگر روزه داشت: و مثل دفعهی اول چهل روز و چهل شب به حضور حد-ا به روی در افتادم نه نان خوردم و نه آب نوشیدم به سبب همهی گناهان شما که کرده و کار ناشایسته که در نظر حد-ا عمل کرده خشم او را به هیجان آوردید: سفر تثنیه، باب9 آیهی18. برای سومین مرتبه زمانی بود که او برای دریافت مجدد دو لوح سنگی(ده فرمان) به مدت چهل روز و چهل شب روزه گرفت. سفر خروج باب35: آیهی28. و چهل روز و جهل شب آنجا نزد خد-ا بود نان نخورد و آب ننوشید. سفر خروج باب 34 آیات 20-1 لازم به یاد آوری است برای هر کدام از سه مورد ذکر شده که حضرت موسی به منظور تقرب به درگاه خد-ا مشغول روزه داری بودند در قرآن کریم و تفاسیر دینی اسلامی مطالب فراوانی آنهم به طور مفصل سخن به میان آمده که قابل توجه می باشد. نکته مهم برای هر سه مورد روزه گرفتن حضرت موسی به دلیل روزه گرفتن هر کدام از آنها نام متناسب به آن روزه انتخاب شده به این شرح: اربعین اول به نام «میقات» است به معنای زمان و هنگام دریافت دو لوح سنگی شامل ده فرمان الهی، اربعین دوم به نام «شفاعت» است به منظور آمرزش گناه گوساله پرستی که عامل آن شخصی به نام سامری و اربعین سوم «ضراعت» است که به عنوان مغفرت و دریافت مجدد ده فرمان است . و در نهایت حضرت موسی در این ایام روحانی و لذت بخش که به راز و نیاز به درگاه خد-ا مشغول بودند آنگاه که از عشق به معبود سرمست می شدند در مناجات شان به درگاه خد-ا عاشقوار میل در رغبت فراوان خود را نسبت به دیدار تجلی جمال ذات اقدس الهی ابراز داشته و به گفته قرآن کریم به درگاه خد-ا عرض کردند « قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ» (سوره اعراف آیه 143) عین همین مطالب در کتاب مقدس تورات . سفر خروج باب 33 آیات 23-12 آمده . ضمنا راجع به داستان زندگی حضرت موسی در 34 سروهی قران طی آیات مختلف به ویژه در سورههای بقره – اعراف بنی اسراییل. انبیاء و قصص مطالبی درج شده که خوانندگان محترم می توانند به سوره های فوق مراجعه بفرمایند. حضرت الیاس نبی هم مدت چهل روز و چهل شب روزه گرفت: پس برخاسته خورد و نوشید و به قوت آن خوراک چهل روز و چهل شب تا حوریب که کوه حد-ا باشد رفت. پادشاهان اول باب19: آیهی8. به غیر از موارد بالا در کتاب مقدس چندین مرتبه به روزه گرفتن دسته جمعی برای نجات یافتن از دشمن و پیروزی یا توبه یا طلب سلامتی به شرح ذیل آمده است: آنگاه تمامی بنیاسراییل یعنی تمامی قوم برآمده به بیتئیل رفتند و گریه کرده و در آنجا به حضور حد-ا توقف کردند و آن روز را تا شام روزه داشتند. سفر داوران باب20: آیهی26: در مصفه جمع شدند و آب کشیده آن را به حضور حد-ا ریختند و آن روز را روزه داشته در آنجا گفتند که بر حد-ا گناه کردیم... کتاب سموئیل، باب7: آیهی6. پس داوود از حد-ا برای طفل استدعا کرد و داوود روزه گرفت و داخل شده تمامی شب بر روی زمین خوابید. کتاب سموئیل دوم، باب12: آیهی16. و در ماه نهم آو از سال پنجم یهویاقیم بن یوشیا پادشاه یهودا برای تمامی اهل اورشلیم و برای همهی کسانی که از شهرهای یهودا به اورشلیم میآمدند باری روزه به حضور حد-ا ندا کردند. کتاب ارمیاء، باب36: آیهی9. در روز بیستوچهارم این ماه بنیاسراییل روزه دار و پلاس در برو خاک بر سر جمع شدند. کتاب نحمیا، باب9: آیهی1. YYY) و روزهی قبول حد-ا میخوانی. مگر روزهیی که من میپسندم این نیست که بندهای شرارت را بگشایید... مگر این نیست که نان خود را به گرسنگان تقسیم کنی و فقیران رانده شده را به خانهی خود بیاوری و چون برهنه را ببینی او را بپوشانی وخود را از آنانی که از گوشت تو میباشند مخفی مسازی. کتاب اشعیاء نبی باب58: آیههای 7-5. پس گندم و جو و باقلا و عدس و ارزن و جلبان برای خود گرفته آنها را در یک ظرف بریز و خوراکی از آنها برای خود بپز.کتاب حزقیال نبی(XXXکتاب حزقیال نبی که دارای 48 باب میباشد جزء کتب انبیاء محسوب میشود میتوان این کتاب را از لحاظ محتوای مطالب به دو قسمت تقسیم کرد. قسمت اول که از باب اول شروع و به باب 24 خاتمه مییابد شامل نبوتها و موضوعات تاریخی قبل از تسلیم اورشلیم و قسمت دوم که از باب25 شروع میشود و تا آخر کتاب یعنی باب48 خاتمه مییابد شامل نبوتهای خاص جهت سایر همسایگان از قبیل: مواب. ادوم و فلسطین و صور و صیدا ومصر و عجمون و رویاهای آسمانی و فضایی بسیار عجیب و پیچیده که پر از رمز و معنی می باشد. حضرت حزقیال کاهن بود و جزء اسرای یهود بود که توسط بختالنصر به بابل به اسیری رفت و بطوری که در این کتاب آمده در کنار نهر خابور ساکن بوده است. حزقیال نبی باب اول آیهی1. YYY.)، باب4: آیهی9. کاهن(XXXدر بین قوم یهود افرادی که به حضرت هارون اولین کاهن منصوب میشوند کاهن خوانده میشوند. سفر خروج باب28،آیهی1: و تو برادر خود هارون و پسرانش را با وی از میان بنیاسراییل نزد خود بیاور تا برای من کهانت کند... کاهنان دارای موقعیت روحانی خاص و مقدسی میباشند و وظایف گوناگون مربوط به بیتهمیقداش و اداره کردن امور دینی و حفظ شعائر دینی را در دست داشتند، متأسفانه عدهی بسیار قلیل از کاهنان از مقام و نفوذ معنوی خود در جامعه سوء استفاده کرده و از وظیفهی اصلی خود یعنی ارشاد مردم سرپیچی کرده که نتیجهی آن از بین رفتن خصوصیات خوب اخلاقی مردم بود که زیانهای غیرقابل جبرانی در تاریخ ببار آورد گاهی اوقات هم آلت دست اولیای دولت وقت میشدند. اما خوشبختانه عدهی این افراد بسیار اندک بود و از طرفی خدمتی که کاهنان به قوم یهود کردهاند بسیار با ارزش میباشد کاهنان بودند که همیشه فرامین و وجود حد-ا را به مردم گوشزد میکردند و در شناخت حد-ا و اجرای فرامینش به مردم جدیت میکردند یا با مراسمی که حین عبادت و پرستش حد-اوند یگانه در بیتهمیقداش انجام میدادند قلوب همه را به حد-ا متوجه میکردند. بطوری که گفته شد کاهنان وظایف بسیار سنگین و حساسی را در دست داشتند از همه مهمتر کاهن اعظم(کهنگادول) بود که یکی از وظایف مهم و بسیار مقدس این کاهن اعظم این بود که فقط سالی یک مرتبه آن هم روز کیپور حق داشت که به محل مقدس قدس الاقداس(قُدش قُداشیم) وارد شده و با طی یک مراسمی خاص که در نوع خود با شکوه و جلال بود با لباسی ساده و کتانی از درگاه حد-اوند رحمان برای گناههای قوم تقاضای عفو و بخشش می کرد.در هر صورت نباید فراموش کرد ملت یهود از این که هم اکنون کتاب مقدس خود را در دست دارد باید مدیون کاهنان باشد زیرا خدماتی که اینان انجام دادهاند بعد از انبیاء چشمگیرتر و درخور تمجید میباشد. برای آشنایی بیشتر از وظایف کاهنان و نقش کاهن اعظم خوانندگان عزیز میتوانند به بابهای ذیل که در کتاب مقدس میباشد مراجعه فرمایند. سفر خروج، بابهای28 و 29 سفر لاویان باب21. YYY.) وقت در آمدنش در صحن اندرونی شراب منوشد. کتاب حزقیال نبی، باب44: آیهی21. پس دانیال(XXXدانیالنبی یکی از نجبا و اشراف یهود بود که توسط نبوکد نصر(بختالنصر) با عدهای از نجبا و رفقایش(حَنَنیا، میشائِل، عَزَریا) به بابل به اسیری برده شد. حضرت دانیال که از نسل و دودمان حضرت داوود بود بر اثر نشان دادن لیاقت و شایستگی خود در دربار نبوکد نصر بسیار مورد احترام و عنایت قرار گرفت و سعی کرد خود را با غذاهای ناپاک کلدانیان آلوده نسازد حضرت دانیال علاوه از اینکه خواب بین ماهری بود یک روانشناس بزرگ هم بود زیرا بطوری که در باب دوم کتاب دانیال آمده نبوکد نصر خوابی دید که بعداً آنرا فراموش کرد بعد از این که در بین تعبیرکنندگان خواب کسی نبود که خواب فراموش شدهاش را بیان و تعبیر کند. حضرت دانیال هم خواب وی را شرح داد و هم تعبیرش را گفت. نتیجه این چنان شد که نبوکد نصر را تحتتأثیر قرار داد. و با مشاهدهی لیاقت دانیال نبوکد نصر مقام وی را بسیار بالا برد. در کتاب دانیال باب2 از آیهی 46. تا پایان این چنین آمده است: آنگاه نبوکد نصر پادشاه به روی خود درافتاده دانیال را سجده کرد و امر فرمود که هدایا و عطریات برای او بگزرانند. و پادشاه دانیال را خطاب کرده گفت: هر آینه حد-ای شما حد-ای حد-ایان و پادشاهان و کاشف اسرار است چون که تو قادر بر کشف این راز شدهای. پس پادشاه دانیال را معظم داشت و هدایای بسیار و عظیم به او داد و او را بر تمامی ولایت بابل حکومت داد رئیس رؤسا بر جمیع حکمای بابل ساخت. بعد از این جریان به رویای معروف بَلشَصَر فرزند نبوکد نصر که جریان آن بسیار جالب است برخورد میکنیم در اینجا هم حضرت دانیال مجدداً ترفیع مقام مییابد: آنگاه بَلشَصَر امر فرمود تا دانیال را به ارغوان ملبس ساختند و طوق زرین بر گردنش نهادند و دربارهاش ندا کردند که در مملکت حاکم سوم میباشد. کتاب دانیال نبی باب5: آیهی29. بعد از سقوط بابل توسط ایرانیان حضرت دانیال به ایران آمد و مورد احترام قرار گرفت و در حکومت آنان صاحب مرتبهیی حتی به مقام وزارت رسید، پس او بر سائر وزراء و والیان تفوق جست زیرا روح فاضل در او بود و پادشاه اراده داشت او را بر تمامی مملکت نصب کند. کتاب دانیالنبی باب6: آیهی4. یکی از صفات مشخصهی دانیال این بود که مانند سایر انبیاء دارای شهامت به تمام معنی بود واقعاً سرگذشت جالبی داشت خوب است که سرمشق زندگی خود قرار دهیم و بیشتر در زندگی این نبی کنجکاو شویم و میبینیم که چگونه این نبی شجاع نام حد-ا را همه جا اقرار میکرد و از درباریان و شاهزادگان مفسد و بتپرست بابل و سخنچینان دربار هخامنشیان هیچ ترسی نداشت و با ایمانی که به حد-ای خویش داشت تمام عمر خود را در این خصوص با جدیت تمام به پایان رسانید.YYY.) به رئیس ساقیان که رئیس خواجه سرایان او را بر دانیال و حَنَنیا و میشائل و عَزریا گماشته بود گفت: مستدعی آن که بندگان خود را ده روز تجربه کنی و به ما بقول( حبوبات ) برای خوردن بدهند و آب به جهت نوشیدن و چهرههای ما و چهرههای سایر جوانانی را که طعام پادشاه را میخورند به حضور تو ملاحظه کنید و بطوری که خواهی دید با بندگانت عمل کن و او ایشان در این امر اجابت کرده ده روز ایشان را تجربه کرد. و بعد از انقضای ده روز معلوم شد که چهرههای ایشان از سایر جوانانی که طعام پادشاه را میخورند نیکوتر و فربهتر بود. کتاب دانیال(XXX این کتاب که مطالب آن جنبهی تاریخی و نبوتی دارد شامل دوازده باب است که سرگذشت حضرت دانیال در آن شرح داده شده است نوشتههای این کتاب ساده و روان وسهلالافهم و روشن بینانهمیباشد هر چند که نبوتها و پیشگوییهای این نبی در پردهای از اسرار قرار دارد بحث و گفتگو راجع به تاریخ وقوع نبوتهایش کمی دشوار میباشد.YYY)نبی باب1: آیههای 15-11. در آن ایام من سه هفته تمام ماتم گرفتم و خوراک لذیذ نخوردم و گوشت و شراب به دهانم داخل نشد تا انقضای آن سه هفته خویشتن را تدهین نکردم. کتاب دانیالنبی، باب10: آیههای 3-2. گناه قوم مرا خوراک خود ساخته و دل خویش را به عصیان ایشان مشغول کردند و خواهند خورد اما سیر نخواهند شد و زنا خواهند کرد اما افزوده نخواهند گردید زیرا که عبادت خد-ا را ترک کردهاند. زنا و شراب و شیرهی دل ایشان را میرباید. کتاب هوشع نبی(XXXکتاب هوشع نبی، این کتاب جزء کتب انبیاء میباشد که سرگذشت و زندگی زناشویی(سه باب اول) و نبوتها و پیشگوییهای این نبی را بیان میکند این کتاب به 14 باب تقسیم شده است. اما هوشع نبی یکی از بزرگترین انبیاء یهود میباشد که مدت شصت سال نبوت کرد. از آیهی اول باب اول این کتاب که نام سلاطین یهودا و اسراییل برده شده است نشان میدهد که با اشعیاء نبی وعاموس نبی معاصر بوده هوشع نبی در طول زندگی خویش مانند سایر انبیاء با سختیها و مشقات طاقتفرسایی درگیر بوده است لیک صبر و شکیبایی که در وجود او بود همهی این مصائب را تحمل میکرد هوشع نبی بنا به فرمان حد-ا زنی به نام جومر را به زنی گرفت نتیجهی این زندگی زناشویی 3 فرزند بود که دو تای ایشان پسر و یک دختر بود نامگذاری این فرزندان بنا به فرمان حد-ا نامهای معنی دار و عجیب بود. کتاب هوشع نبی باب1 آیههای9-2. پس از چند سال زندگی با این زن، جومر از شوهر خویش جدا شده به مرد دیگری پیوست. و هوشع نبی را با دنیایی از درد و مصیبت تنها گذاشت. اما این مصائب روزگار روح این نبی بزرگوار را هرگز مغلوب خود نکرد. بلکه زندگی این نبی نمونهی بسیار خوبی شد برای افراد بشر که هر کدام به نوبهی خود در زندگی دارای مشکلاتی میباشند باز هم بسیار عجیب است که این نبی دو مرتبه به زن بیوفای خود مراجعه کرد و او را باز خرید کرد. کتاب هوشعنبی، باب سوم، آیه اول. شکی نیست که هوشع با این عمل خود پیامی برای ما دارد آنهم پیام دوستی و محبت است میتوان رفتار هوشعنبی را به همسرش جومر که وفادار نبود با رفتار خد-ا نسبت به قوم بنیاسراییل که آلوده به گناه بودند مقایسه کرد، قوم بنیاسراییل با رفتار و کردار گناهآلود خود خویشتن را از حد-ا دور کرده بودند لیک حد-ا به محبت بیپایان خویش همیشه این قوم را دوست داشته هوشع نبی این پیام را داد که وجود خد-ا محبت است و ذاتاقدس الهی تمام مخلوقات خود را دوست دارد و نسبت به آنان همواره محبت داشته آن هم نه محبت عادی و ساده بنابراین چه خوب است که ما هم محبت را نسبت به همه کس دریغ نکنیم و ثابت کنیم که ما هم در زندگی خویش محبت و گذشت و دوستی را نسبت به همه کس داریم تا خد-ا را خشنود کرده و همه با هم در عدالت و رحمت زندگی کنیم مگر آیین این دین بر روی این دو پایه(1)محبت نسبت به خد-ا و (2) محبت نسبت به همنوع خویش استوار نیست؟ (خد-اوند خد-ای خود را با تمامی دل و جان و مال و ثروتت محبت کن. سفر تثنیه، باب6: آیهی4 و باب11، آیهی 12: همنوع خود را مانند خویشتن محبت کن. سفر لاویان، باب19: آیهی18.) برای تأیید مطالب فوق و برای اثبات این که محبت حد-ا بیپایان است و مافوق همهی محبتهای انسانی است و این که وجود حد-ا محبت است و محبت هم بهترین صفت برای افراد بشر میباشد و مقصود از خلقت جهان همانا محبت خد-ا نسبت به مخلوقاتش است لازم میدانم آیاتی چند از کلام خد-ا به هوشع نبی که سرتاسر کتاب مملو از این آیات میباشد و خواندن آن را به همگان توصیه میکنم برای نمونه در ذیل بیاورم: هنگامی که اسراییل طفل بود او را دوست داشتم و پسر خود را از مصر خواندم. هر قدر که ایشان را بیشتر دعوت کردم بیشتر از من دور شدند و برای بعلیم(بت) قربانی گذرانیدند و به جهت بتهای تراشیده بخور سوزانیدند و من راه رفتن را به افراییم تعلیم دادم و او را به بازوها برداشتم اما ایشان نداستند که من ایشان را شفا دادهام. و قوم من جازم شدند که از من مرتد گردند(حال محبت خد-ا را مشاهده کنید) ای افراییم چگونه تو را تر ک کنم و ای اسراییل چگونه تو را تسلیم کنم. حدت خشم خود را جاری نخواهم ساخت و بار دیگر افراییم را هلاک نخواهم کرد زیرا خد-ا هستم و انسان نی! و در میان تو قدوس هستم پس به غضب نخواهم آمد. حد-ا میگوید: که ایشان را در خانههای ایشان ساکن خواهم گردانید(منتخب آیاتی از باب یازدهم کتاب هوشعنبی) و نیز در جای دگر یعنی تمام باب چهاردهم این کتاب که به نام هفطارای، شووا ایسرائل معروف است(اتفاقاَ خیلی بسیار به جا است که در روزه نهمآو در نماز عصر مینحا قرائت میشود) محبت بیکران و بیدریغ پروردگار و خالق جهان با نبوتی شیرین و دلچسب و تشبیهاتی بسیار عالی چنین آمده است. :ارتداد ایشان را شفا داده ایشان را مجاناً دوست خواهم داشت زیرا من از خشم ایشان برگشته است. برای اسراییل مثل شبنم خواهم بود و او مانند سوسنها گل خواهد کرد. و مثل لبنان ریشههای خود را خواهد دوانید شاخههایش منتشر شده زیبایی آن مثل درخت زیتون و عطرش مانند و مثل درخت پربار و خوش سایه خواهد بود. آنانی که زیر سایه اش ساکن میباشد مثل گندم زیست خواهند کرد و مانند موها گل خواهد آورد. و ریشه ای خود را خواهد دوانید و شاخه هایش منتشر شده زیبایی آن مثل درخت زیتون و عطرش بسیار خوش بو خواهد بود. افراییم خواهد گفت مرا دیگر با بتها چه کار است. منتخب آیاتی از باب14 کتاب هوشعنبی.YYY)باب4: آیههای 11-10 و 8. قربانیهای(XXXقربانی در آیین یهود یکی از ارکان و مراسم پرستش و عبادت دستهجمعی یا انفرادی میباشد بخصوص در زمانی که بیتهمیقداش(خانهخد-ا) آباد بود. پوشیده نماند که قربانی چند نوع بوده وهر کدام دارای هدف ومنظور خاصی بوده، اولین قربانی که در کتاب مقدس آمده است قربانی قائین و هابیل است. قربانیهای سوختنی، سلامتی، خطا و پیشکشیها از انواع قربانی بوده که معمولاً از چهارپایان پاک اهلی و پرندگان پاک از قبیل: گاو و گوسفند و بز و کبوتر یا غیر حیوان مانند آرد است که به درگاه خد-اوند میآورند. هر قربانی هم دارای هدف و منظوری بوده که مهمترین آنها عبارتاند: از قربانیهای شکرگزاری و کفاره و اعتراف به گناه و تقدیس و توبه. در نه باب اول سفر لاویان برای انواع قربانی و چگونگی مراسم آوردن و منظور از هر قربانی و شرایط آن مفصل شرح داده شده است. بعد از خرابی بیت همیقداش تمام مراسم و اجرای آن هر نوع قربانی قطع شده است.YYY) سوختنی مرا ذبح کردند تا گوشت بخورند و خد-ا آنها را قبول نکرد. کتاب هوشع نبی باب8: آیهی 13. خد-ا قوم خود را اجابت کرده خواهد گفت: اینک من گندم و شیره و روغن را برای شما می فرستم تا از آنها سیر شوید و شما را بار دیگر در میان امتها عار نخواهم ساخت. کتاب یوئیل(XXXکتاب یوئیلنبی کتابی است که فقط دارای سه باب میباشد و جزء کتب انبیاء است در این سه باب مطالبی است شامل یک سلسله از نبوتهای پیامبری به نام یوئیل نبی که با سبکی خاص و واضح و منظم نوشته شده است. در باب دوم این کتاب نبوتی آمده که طی آن نشانههای مربوط به قبل از رسیدن روزی به نام «روز عظیم و مهیب خد-ا» بازگو میکند. که برای خد-اترسان امیدوار کننده و برای کافران وحشتآور میباشد: آفتاب به تاریکی و ماه به خون مبدل خواهد شد پیش از ظهور یوم عظیم و مهیب خد-ا. و واقع خواهد شد هر که نام خد-ا را به خواند نجات یابد. اما راجعبه یوئیل نبی متأسفانه از این سه باب نمیتوان اطلاعات کافی و روشن راجع به چگونگی زندگی این نبی بدست آورد ولی از مفاد و عباراتی که این نبی استفاده کرده میتوان به این نتیجه رسید که در سرزمین یهودا در زمانی که هنوز بیتهمیقداش آباد بوده میزیستهاست.YYY)نبی، باب2: آیهی 19. ای مستان بیدار شده گریه کنید وای میگساران به جهت عصیر انگور ولوَله(ولوله: جوشوخروش. غوغا) بسازید زیرا از دهان شما منقطع شده است. کتاب یوئیل نبی، باب1: آیهی5. ای زمین مترس و جد و شادیساز زیرا خد-ا کارهای عظیم کرده است. ای بهایم صحرا مترسید زیرا که مرتعهای بیابان سبز شد و درختها میوهی خود را آورد و انجیر و مو قوت(میوه) خویش را دادند. ای پسران اورشلیم در خد-ای خویش وجد و شادی کنید زیرا که باران اولین را به اندازهاش به شما داده است و باران اول و آخر را در وقت برای شما بارانیده است. پس خرمن از گندم پر خواهد شد و معصرهها از شیره و روغن لبریز خواهد گردید و غذاهای بسیار خورده سیر خواهید شد و اسم حد-ای خود را که برای شما کارهای عجیب کرده است تسبیح(حمد و سپاس) خواهید خواند و قوم من تا به ابد خجل نخواهد شد. کتاب یوئیل نبی بای2: آیههای26 و 24 -21. خد-ا چنین میگوید: به سبب سه و چهار تقصیر اسراییل عقوبتش را نخواهم برگردانید. زیرا که مرد عادل را به نقره و مسکین را به زوج نعلین فروختند. و بر رختی که گرو میگیرند نزد هر مذبح میخوابند و شراب جریمهشدگان را در خانهی خد-ای خود مینوشتند. کتاب عاموس نبی(XXXکتاب عاموس نبی: این کتاب شامل نه باب میباشد و منسوب به عاموس نبی یکی از پیامبران میباشد این کتاب که جزء کتب انبیاء میباشد به سبک و روش خاصی تدوین شده است زیرا نسبت به سایر کتب انبیاء در چند مورد فرق دارد. اول این که عاموس نبی دارای روحی حساس و دلی منقلب در قبال مشاهده و فساد و اختلاف طبقاتی در جامعه داشت و در مقابل مشاهده کوچکترین گناه و جور و ستم عکسالعمل شدید نشان میداد و خیلی رسا و بیپرده گناهکاران را سرزنش و از عقوبت خد-ا نسبت به آنها اطلاع میداد. کتاب عاموس نبی، باب7 آیههای17-10. دوم اینکه چون این نبی از بین شبانان بود از لغات و عبارات و تمثیلهایی که مربوط به شبانی و گلهداری بوده استفاده کرده است. هر چند که اوایل این کتاب با نبوتهای تند و سرزنشکننده علیه بیدادگری و ستم و عدم مساوات اجتماعی شروع می شود در عوض در باب آخر با بهترین نبوتهای امیدبخش و تسلی دهنده و شادی بخش ختم میگردد. اما عاموس نبی بطوری که خود میگوید و قبلاً هم اشارهای شد شبان بوده این نبی در جواب به یکی از کاهنان بزرگ و منصبدار به نام امصیا که از نیش زبان این نبی رنج میبرد و برای او توطئه و سخنچینی کرده بود گفته: من نه نبی هستم و نه پسر نبی بلکه رمهبان بودم و انجیرهای بری را میچیدم. عاموس نبی با چند تن از انبیاء دیگر از قبیل هوشع یوئیل و اشعیاء نبی معاصر بود این نبی در میان سایر انبیاء دارای مقام برجستهای میبود زیرا در زمانی زندگی میکرد که اجتماع آن روز روی به فساد میرفت و ضعفا از اختلاف طبقاتی که بر اوضاع حاکم بود رنج میبردند و روز به روز این اختلاف و فاصلهی طبقاتی بیشتر میشد. سرزنشهایی که این نبی راجعبه این اوضاع واحوال آن زمان کرده و به کسانی که در نبوتهایش مورد خطاب قرار داده نمایانگر آن است که روی سخنش به ارکانهای دولتی حتی شاهان(اسراییل و یهودا) و اغلب امرا حتی طبقهی کاهنان و تجار و سرمایهدارها محتکرین که به مکیدن خون مسکینان و ضعفا و فقیران مشغول بودند و همه سرگرم جمع کردن هر چه بیشتر سرمایه و پر کردن جیب خود و سوء استفاده از مقام خود بودند بوده است تعدادی از کاهنان هم از هر عمل فسادی کوتاهی نمیکردند زیرا امصیای کاهن و همفکرانش که منافع خود را در خطر میدیدند بر ضد او سخن چینی اتفاق کردند: و امصیا کاهن بیتئیل نزد یربعام پادشاه اسراییل فرستاده گفت، عاموس در میان خاندان اسراییل بر تو فتنه میانگیزد و زمین سخنهای او را متحمل نتواند شد. کتاب عاموس نبی باب7: آیهی 10. آری با شرایط موجود آن ایام اجتماع روز به روز بر اثر تجملپرستی و عیاشی و چشم به همچشمی به فساد و خرابی میگرایید و این عوامل و شرایط باعث میشد که در روح حساس این نبی که شبان بود و دارای قلبی پاک و خروشان بود انقلابی برپا کند و این همه نبوتهای تند و سرزنشکننده از دل خروشان این نبی بیرون بیاید معذلک باز هم همیشه این نبی با مشاهده آن شرایط رنج میبرد و نزد خود میگفت: چرا این همه اختلاف طبقاتی وجود دارد چرا سرمایهدارها به فکر ضعفا نیستند و از آنان حمایت نمیکنند و به فریاد و التماس این دردمندان اجتماع گوش نمیدهند و چراهای دیگر. حال برای نمونه به مصداق این که عاقلان را اشارهایی کافیست از سخنهای این نبی که روی سخنش با چپاولگران و حمایت از ضعفا میباشد در ذیل آورده شود: زیرا خد-ا میگوید: آنانی که ظلم و غارت را در قصرهای خود ذخیره میکنند راست کرداری را نمیدانند بنابراین خد-ا چنین میگوید: دشمن به هر طرف زمین خواهد بود و قوت تو را از توبه زیر خواهد آورد و قصرهایت تاراج خواهد شد. کتاب عاموس نبی، باب3: آیههای 12-10. و خد-ا میگوید: که خانهی زمستانی را با خانهی تابستانی خراب خواهم کرد خانههای عاج تلف خواهند شد و خانههای عظیم منهدم خواهد گردید. کتاب عاموس نبی، باب3: آیهی15. ای کسانی که بر مسکینان ظلم کرده فقیران را ستم میکنید و به آقایان ایشان میگویید، بیاورید تا بنوشیم این کلام مرا بشنوید خد-اوند به قدوسیت خود قسم خورده است که اینک ایامی بر شما میآید که شما را با غلها خواهند کشید و باقیماندگان شما را با قلابهای ماهی. کتاب عاموس نبی، باب4: آیههای2-1. بنابراین چون که مسکینان را پایمال کردید و هدایای گندم از ایشان گرفتید خانهها را از سنگهای تراشیده بنا خواهید کرد اما در آنها ساکن نخواهید شد... زیرا عادلان را به تنگ میآورید و رشوه میگیرید و فقیران را در محکمه از حق ایشان منحرف می سازید. کتاب عاموس نبی باب5، آیه های 12-11. ای کسانی که میخواهید فقیران را ببلعید و مسکینان زمین را هلاک کنید این را بشنوید و میگویید که غرهی ماه کی خواهد گذشت تا غله را بفروشیم و روز سبت تا انبارهای گندم را بگشاییم و ایفا را کوچک و مثقال را بزرگ ساخته میزانها (ترازو) را قلب و معوج کنیم. و مسکینان را به نقره و فقیران را به نعلینی بخریم و پسماندهی گندم را بفروشیم: اینک خد-اوند میگوید: ایامی میآید که گرسنگی بر زمین خواهم فرستاد نه گرسنگی از نان و نه تشنگی از آب بلکه از شنیدن کلام خد-ا. کتاب عاموس نبی، باب8 آیههای 11 و 6 و4. این هم برای حسن ختام از نبوتهای عاموس نبی برای کسانی که حق و عدالت و انصاف را رعایت میکنند همراه با تمثیلهای زیبایش: اینک خد-ا میگوید، آیا میآید که شیار کننده به درو کننده خواهد رسید و پایمال کنندهی انگور به کارندهی تخم و کوهها عصیر انگور را خواهد چکانید و تمامی تلها به سیلان خواهند آمد. و اسیری قوم خود اسراییل را خواهم برگردانید و شهرهای مخروب را بنا کرده در آنها ساکن خواهند شد و تاکستانها غرس کرده و باغها ساخته و میوهی آنها را خواهند خورد و خد-ایت میگوید من ایشان را در زمین ایشان غرس خواهم کرد و بار دیگر از زمینی که به ایشان دادهام کنده نخواهند شد.YYY )، باب2: آیههای8 و6. به درستی که شراب فریبنده است و مرد مغرور آرامی نمیپذیرد. کتاب حبقوق(XXXکتاب حبقوق نبی این کتاب بیش از سه باب ندارد. در بابهای اول و دوم این کتاب راجعبه حملهی قریبالوقوع با بلیان نوشته شده است که این نبی آن را برای اهالی کشور یهودا که بر اثر پیروی از هوای نفس و اعمال ناشایسته از قبیل عبادت خد-ایان غیر که معمولاً بتهای مختلف بودند و گناهکار شده نبوت کرده است. این نبی مانند دیگر پیامبران مردم را از دوری با خد-ا و منحرف شدن از فرمانهای پروردگار برحذر میداشت اما متأسفانه مثل ادوار گذشته که پیامبران مردم را موعظه میکردند و کسی به کلام آنان گوش نمیداد گوش شنوایی در بین نبود و این همه نصایح و هشدارهای پی در پی را هیچ میدانستند بنابراین حضرت حبقوق نبی طبق دستور خد-ا که به وی الهام شده بود اول به شرح و بررسی قدرت جنگی با بلیان میپردازد، سپس حملهی قریبالوقوع این لشکر عظیم و ویرانگر را به کشور یهودا پیشگویی میکند تا نتیجهی اعمال زشت و ناپسند خود را ببینند.اینک به نمونهای از پیشگوییهای این نبی که در باب اول آیههای 9-5 آمده است آشنا می شویم: در میان امتها نظر کنید و ملاحظه کنید و به شدت متحیر شوید زیرا که در ایام شما کاری میکنم که اگر شما را هم از آن مخبر(باخبر) سازند باور نخواهید کرد. زیرا که اینک آن امت تلخ و تندخو یعنی کلدانیان را برمیانگیزانم که در وسعت جهان میخواهند تا مسکنهایی را که از آن ایشان نیست به تصرف آورند. ایشان هولناک و مهیب میباشند، حکم و جلال ایشان از خود ایشان صادر میشود. اسبان ایشان از پلنگان چالاکتر و از گرگان شبتیزروترند و سواران ایشان جستوخیز میکنند و سواران ایشان از جای دور آمده مثل عقابی که برای خوراک بشتابد میپرند. جمیع ایشان برای ظلم میآیند، عزیمت روی ایشان به طرف پیش است و اسیران را مثل ریگ جمع میکنند. اما راجعبه چگونگی زندگی این نبی متأسفانه در این سه باب نمیتوان اطلاع جالبی کسب کرد. حتی نام سلاطینی که همدورهی او بودهاند و پیامبران دیگر معمولاً در نوشتههای خود از آنها نام میبردند اشارهای نشده. فقط از روی نام این نبی که به معنی بغل گرفته شده میباشد برخی از مفسرین بر این عقیده میباشند که این همان فرزند زن خد-اترس و با ایمانی است که پس از مرگ توسط حضرت الیشاع طی معجزهای که شرح کامل آن در کتاب دوم پادشاهان باب چهارم آمده است دو مرتبه زنده شده است. باب سوم سروده بسیار جالب و لذتبخش از این نبی که معلوم میشود طبع شاعری خوبی داشته است میباشد و جای خواندن چندین مرتبه را دارد زیرا مانند اینگونه سروده در کتاب مقدس کمتر مشاهده میشود در ذیل نمونهای ازاین سروده که در باب سوم آیههای 18-17 آمده است بنظر خوانندگان عزیز میرسد: اگر چه انجیر شکوفه نیاورد و میوه در موها یافت نشود و حاصل زیتون ضایع گردد و مزرعهها آذوقه ندهد و گلهها از آغل منقطع شود و رمهها در طویلهها نباشد، لیک من در خد-ا شادمان خواهم شد و در خد-ای نجات خویش وجد خواهم کرد. کتاب حبقوق نبی هم جزء کتب انبیاء میباشد.YYY) نبی، باب2: آیهی 5. وای بر کسی که همسایهی خود را مینوشاند و بر تو که زهر خویش را ریخته او را نیز مست میسازی کتاب حبقوق نبی، باب2: آیهی 15. پس کلام خد-ا بواسطهی حجی نبی نازل شده گفت: آیا وقت شما است که شما در خانههای مسقف خود ساکن شوید و این خانه خراب بماند. پس حال خد-اوند چنین میگوید: دل خود را به راههای خویش مشغول سازید. بسیار کاشتهاید و اندک حاصل میکنید. میخورید اما سیر نمیشوید و مینوشید لیک سیراب نمیگردید. از این سبب آسمانها به خاطر شما از شبنم باز داشته میشود و زمین از محصولش باز داشته میگردد. و من بر زمین و بر کوهها و بر غله و عصیر انگور و زیتون و بر هر آنچه زمین میرویاند و بر انسان و بهایم و تمامی مشقتهای دستها خشک سالی را خواندم. کتاب (XXXکتاب حجی نبی، این کتاب بیش از دو باب ندارد دراین دو باب که جنبهی تاریخی دارد وقایع و اتفاقات مهمی که پس از آزادی یهودیان از بابل توسط کوروش کبیر و مهاجرت آنان به اورشلیم رخ داده است بیان شده است بعد از مهاجرت یهودیان به ارض موعود بر اثر موانعی که دشمنان در راه تعمیر و تأسیس بیتهمیقداش ایجاد کرد یهودیان از تعمیر بیت همیقداش ناامید و دل سرده شده بودند . این نبی آنان را تشویق و ترقیب می کرد که هر چه زودتر در بنای بیت همیقداش اقدام کنند. کتاب حجی نبی باب2: آیههای 9-1. خود حجی نبی از یهویانی بود که از بابل به ارض موعود مهاجرت کرده بود، کتاب حجینبی از کتب انبیاء میباشد.YYY ) حجینبی، باب1: آیههای 11-10 و 6-3. گندم جوانان را و عصیر انگور دوشیزگان را خرم خواهد ساخت کتاب زکریای(XXXکتاب زکریای نبی، این کتاب شامل چهارده باب میباشد که به حضرت زکریای نبی نسبت داده شده است و جزء کتب انبیاء میباشد این کتاب به رویاهای پر از رمز و مهم این نبی اختصاص داده شده است در شش باب اول یک سلسله از رویاهای پیدرپی میباشد که زکریای نبی در حالت مخصوص مشاهده کرده است. بطوری که اشاره شد این رویاها بصورت رمز بوده و اغلب مربوط به ظهور ماشیح میباشد که این پیامبر دیده و نبوت کرده است در باب هشتم آیههای 19 و 18 این نبی از قول خد-ا پیشگویی کرده است که روزههای چهارگانه که یهودیان هم اکنون میگیرند در آینده این روزهها به روزها شادمانی و سرور و عید تبدیل میشود. و خد-اوند چنین میگوید: روزهی ماه چهارم و روزهی ماه پنجم و روزهی ماه هفتم و روزهی ماه دهم برای خاندان یهودا به شادمانی و سرور و عیدهای خوش مبدل خواهد شد، پس راستی و سلامتی را دوست بدارید.
(مقصود از روزههای ماه چهارم، پنجم، هفتم، دهم به ترتیب ذکر شده عبارتاند
از روزههای 17تموز، نهمآو، روزهی گدلیا و دهم طبت) در بابهای آخر این
کتاب جنگ بسیار بزرگی پیشبینی شده اغلب کشورهای دنیا برای جنگ با اورشلیم
بسیج میشوند، خوب است سخن را کوتاه کنم و از زبان ذکریای نبی از چگونگی و
نتیجهی این جنگ بزرگ بطور خلاصه باخبر شویم: اینک روز خد-ا میآید... و
جمیع امتها را به ضد اورشلیم برای جنگ جمع خواهم کرد و شهر را خواهند
گرفت... و خد-ا بیرون آمده با آن قومها مقاتله خواهد کرد... و در آن روز
نور آفتاب نخواهد بود و کواکب درخشنده گرفته خواهند شد... و در آن روز خد-ا
واحد بود و اسم او واحد... واین بلایی خواهد بود که خد-ا به همهی قومهایی
که با اورشلیم جنگ کنند وارد خواهد آورد، گوشت ایشان در حالتی که بر پاهای
خود ایستادهاند کاهیده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گردید و
زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد گشت!! و واقع خواهد شد که همهی
ماندگان از جمیع امتهایی که به ضد اورشلیم آیند هر سال برخواهند آمد تا
خد-اوند پادشاه را عبادت کنند... و هر کدام از قبایل زمین که به جهت عبادت
خدا-وند پادشاه برنیایند بر ایشان باران نخواهد شد. در آن روز خد-ا ساکنان
اورشلیم را حمایت خواهد کرد و ضعیفترین ایشان در آن روز مثل داوود خواهند
بود. منتخب آیاتی از بابهای 12 و 14 کتاب زکریای نبی.YYY) نبی، باب9:
آیهی17.. سایر قسمت ها: |
|