|
|
یوسف محبتی
مقدمه مدتهاست که بشر به نقشی که موادغذایی در سرنوشت و خوی خویش دارد پی برده و متوجه شده است که خوراک است که نیروی کافی را برای ادامه حیات به او میدهد و همین مواد خوراکی و قابلجذب به بدن است که در صورتی که سالم باشد به انسان مغز سالم، اسکلتی محکم و دندانهایی قوی و قوای روحی و دماغی متعادل و عمری طولانی و سرانجام تولیدمثل بهتری میدهد. با مطالعهی تاریخ و نگاهی کوتاه به اجتماعات بشری امروزه یا دورانهای گذشته متوجه خواهیم شد ملتهایی که از لحاظ فکری، عقلی حتی هنری و فنی بر سایرین برتری داشتهاند. ملتهایی بودهاند که از موادغذایی سالم و بهتری تغذیه میکردهاند به عکس ملتهایی یا اجتماعاتی دیده و میبینیم که تغذیهی ایشان از لحاظ کیفیت و کمیت کافی و به داشتی نبوده در نتیجه از افراد دیگر عقب افتادهتر و معدل ضریبهوشی آنان نیز در سطح پایینتری قرار دارد که البته میتوان برای نمونه از اقوام و قبایل وحشی آفریقا، استرالیا، آمریکای جنوبی و اسکمیوها و قبایل وحشی دیگر نام برد که هنوز از شکار جانوران وحشی و پلید مانند سگ و خوک و خرس حتی شکار انسان و لاشهی و نیز از خون جانوران شکم خود را سیر و سدجوع میکنند. بنابراین مسلم شده است خوراکی را که مصرف میکنیم در اعمال و رفتار و افکار ما اثر خواهد داشت، به عبارتی دیگر غذای خوب و سالم است که بر روح و اندیشه و پدیدههای اخلاقی و عاطفی انسان اثر میگذارد و تغذیهی غلط و مراعات نکردن موازین بهداشتی در فراهم ساختن مواد خوارکی از رشد قوای فکری و اخلاقی و عاطفی میکاهد. و اگر این مراتب ادامه پیدا کند البته طی چندین نسل متمادی بر روی ژنها که صفات و مشخصات والدین را به فرزندان به ارث میدهند اثر مهمی میگذارد. در آیین یهود به اطمینان و اعتقاد به این که تغذیه و خوراک سالم برای نسل بشر اثرات خوبی دارد فرق میان غذای پاک و ناپاک یا به عبارت دیگر سالم و ناسالم را تشخیص داده و طی دستورهای مفید و محکمی استفاده از حیوانات پلید از هر نوع و صرف غذای غیر بهداشتی را شدیداً منع و حرام کرده است و قوم یهود با توجه به این دستورهای دینی خویش و رسوم و قوانین مخصوص برای ذبح حیوانات که از سوی آفریدگار به ایشان داده شده است توانست موجودیت خود را با خصوصیات نژادی خویش در قرون و اعصار متمادی در کشورها و حکومتهای مختلف و انواع تمدنها به گونهی عجیبی حفظ کند و افراد شایستهیی را تحویل انسانیت بدهد و این ادعا را که یهود چه کسانی را تحویل اجتماع داده جواهر لعل نهر و نخستوزیر اسبق هندوستان در کتاب خود زیر عنوان «نگاهی به تاریخ جهان» گفته: اما این مردم فوقالعاده و حیرتانگیز نه فقط با وجود این مشکلات زنده ماندهاند بلکه توانستهاند خصوصیات نژادی و فرهنگی خود را نیز نگاه دارند... و گروهی عظیم از مردان بزرگ را بوجود آورند و بپرورانند. امروزه نژاد یهود به عنوان دانایان سیاسی ادیبان و کارشناسان امور مالی و بازرگانی ... مقامهای عالی و ارجمندی را احراز کردهاند.» اما راجعبه تحقیق و مطالعهی پیرامون انواع غذاهایی را که ملت یهود در طول تاریخ خود از آنها استفاده میکرده و چه تحولاتی در طرز فراهم کردن خوراکها پدیدآورده کار آسانی نیست. در زبان فارسی متأسفانه کتب جامع و مفصلی راجعبه این موضوع به چاپ نرسیده تنها بهترین کتابی که میتوان از آن به عنوان منبع مهمی استفاده کرد کتاب کتابها یعنی «کتاب مقدس» میباشد که ترجمهی فارسی آن به علت این که مدتی از ترجمهی آن میگذرد چندان ساده و رسا وخالی از ایراد نیست و از دید برخی از منتقدان دارای ترجمهی درستی نیست بر هر صورت کتاب مقدس را به عنوان بهترین سرچشمه و منبع تحقیق و مطالعه در این مورد برگزیدم. هر چند که در ابتدا حس کردم که در مقابل اقیانوس عظیمی قرار گرفتهام و برای من مشکل بود که بتوانم در این مورد به جستجوی آیات و عباراتی چند پیرامون موضوعاتی که مربوط به خوردن و تغذیه می باشد بپردازم لیک با توکل به حد-ای جهان خود در این اقیانوس بیکران افکندم. با مدد توشهیی که خود قبلاً از کتاب مقدس داشتم و در عنفوان نوجوانی و دانشآموزی بنا به توصیه و تشویق شادروان پدر بزرگوارم موفق شده بودم یک دوره کتاب مقدس را مطالعه کنم و به مصداق گفتهی علمای یهود که در میشنا آمده است: هر کسی که در کودکی به فراگرفتن دانش بپردازد مانند مرکبی است که روی کاغذ تازه نوشته شده باشد. یعنی در حافظه میماند توانستم با وقت اندکی که این زندگی ماشینی در اختیار من قرار داده بود در پی آیات مربوط به تغذیه و مواد خوراکی در نوشتههای آن بپردازم با وجود این که میدانستم احتمال کوچکترین لغزش و برداشت غلطی موجب گناه بزرگی میباشد بنابراین برای کامیابی در این راه تصمیم گرفتم با نیایش روی به درگاه حد-ای بیاورم و چون خود را در دعا کردن ضعیف یافتم از دعاهای حضرت داوود که در مزبور 119 آمده است یاری گرفتم. و در خلوت خود به پیشگاه آفریدگار دعا کرده و گفتم: یا رب عالمین چشمان مرا بگشای تا از شریعت تو چیزهای شگفتانگیز دریابم. اوامر خود را از من پوشیده مدار تو متبارک هستی فرایض خود را به من بیاموز زیرا از فرایض تو لذت میبرم. خرد نیکو و معرفت خود را به من بیاموز زیرا به اوامر تو ایمان دارم، شریعت دهان تو برای من بهتر است از هزارها زر و سیم مرا با فهم گردان تا اوامر تو را بیاموزم، شریعت تو را چه بسیار دوست میدارم تمامی روز تفکر من است (نام خانوادگی بنده از این آیه و از کلمهی عبری ماه آهبتی، یعنی چه بسیار دوست میدارم گرفته شده است) زیرا آنها شادمانی دل من است مرا تقویت کن تا پیروز شوم،من بندهی تو هستم مرا با فهم گردان تا شهادت تو را دانسته باشم، بر من نظر کن و کرم فرما، بر حسب عادت توبه آنانی که نام تو را دوست میدارند قدمهای مرا در گفتار خود پای دارساز، روی خود را بر بندهی خود روشن گردان زیرا به تمامی دل تو را ای حد-اوند پاک خواندهام مرا جواب ده. حد-ایا دعای من به حضور تو برسد به حسب کلام خود مرا زیرک گردان، من برای یاری تو امیدوار هستم. آری با این دعا کار خود را آغاز کردم و از حد-ای خواستم که مرا کامیاب گرداند تا بتوانم توشهیی و گلچینی از کتاب مقدس را که نتیجهی مطالعات خود میباشد به عنوان: برگ سبزیست تحفهی درویش. تقدیم خوانندگان گرامی و کسانی که به کتاب مقدس عشق میورزند و بدان علاقه دارند. با میل و رغبت تمام پیشکش کنم. و از طرفی چون بنده به اصالت فرهنگی و ادبیات فارسی و ارزشهای معنوی ایمان دارم و خود را مدیون این فرهنگ میدانم بنابراین وظیفهی خود دانستم برای ادای دین خویش این اندک معلومات ناچیز خود را که در این راه کسب کردهام به دیگران نیز برسانم. نباید فراموش کرد که در دین یهود یاد دادن بیش از یاد گرفتن اهمیت دارد امر یاد دادن و تعلیم جزء فرمانهای مهم ( سفر تثنیه، باب 6: آیه7. ) میباشد. درست است که کوشش در راه آموختن و یاد گرفتن وظیفهی هر فردی میباشد. لیک هر گاه آموزش در اول نباشد آموختنی هم در کار نیست: خوب به فرمودهی پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد ص توجه کنید که چه اندرزی داده است: ز گهواره تا گور دانش بجوی. هر چند که در ظاهر این اندرز به یاد گرفتن تأکید شده است لیک در باطن امر این است که یاد بدهید زیرا طفل شیرخوار یا کودک یا نوجوان... به خودی خود یاد نمیگیرد بلکه باید به او یاد داد. ربیایشمائیل یکی از دانایان یهود در کتاب میشنا قسمت پیرقهآووت فصل چهارم بند- 6 راجعبه این موضوع چنین گفته است: هر کسی که علم را بدان منظور تحصیل میکند که به دیگران بیاموزد حد-ای هم او را یاری میکند که آن را یاد گیرد و هم در اجرای آن بکوشد. بنابر این وظیفهیی که داشتم، تصمیم انتشار این کتاب را گرفتم. حال چه اندازه در این راه موفق شدهام داوری آن را به عهدهی خوانندگان ارجمند میگذارم. نکتهیی که باید یادآوری کنم این است که آن قسمت از تاریخ طولانی قوم یهود که در کتاب مقدس آمده آنقدر وسیع و جامع است که نمیتوان فقط راجع به یک دوره بخصوص این قوم راجع به این موضوع مطالعه و تحقیق کرد. زیرا زندگی اجتماعی و اقتصادی این قوم پر از حوادث گوناگون و فراز و نشیبهای چندی میباشد و شکی نیست که زندگی روزانه و امرارمعاش این قوم پارهیی از تغییرات و عوامل مختلف جغرافیایی و اقتصادی و سیاسی بوده به گونهیی که در هر دوره و زمان طرز زندگی و تغذیهی آنان با دورههای قبل یا بعد متفاوت بوده مثلاً در زمان نیاکان پیشین نظریه این که هنوز دارای محل ثابتی نبودند و زندگی کوچنشینی و ایلی داشتند از مواد و فراوردههای دامی استفاده میکردند و بیشتر گلهدار بودند چنان که میدانیم اجداد پیشین ما یعنی حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب یا لاوان پدر زن حضرت یعقوب همگی چوپان و گلهدار بودند، هنگامی که در مصر بودند تا اندازهیی زندگی شهر نشینی را داشتند و از انواع میوهها و گوشت حیوانات و ماهی برای خوردن استفاده میبردند و در زمانی که از مصر بیرون آمدند و رهسپار بیابان سینا شدند به زندگی گذشته خوی گرفته بودند مرتب راجع به دسترس نداشتن این غذاها به حضرت موسی بهانه میگرفتند هنگامی که به سرزمین کنعان رسیدند پس از گذشت چندین سال که به شرایط آب و هوای محیط جغرافیای خود خوی گرفتند کم کم به زندگی کشاورزی روی آوردند و در درجهی اول از محصولات کشاورزی سپس از گوشت حیوانات تغدیه می کردند نگارنده در صفحات بعد در هر مورد بعد از بیان هر مطلبی سعی کردهام آیات مربوط به هر موضوع و ادعایی برای اثبات هر گونه از برداشت خود قید کنم تا این که برای خوانندگان گرامی هیچگونه شک و شبههیی نماند معذالک باید اقرار کرد چون این نخستین گام و تجربهام میباشد و با تمام سعی و کوششی که کردهام دچار لغزشی نگردم و کوشیدم که هر موضوعی را با ذکر آیههای مربوط بازگو کنم. ممکن است که مطلبی را اصلاً نفهمیدم گرفته باشم یا این که بیش از حد راجعبه موضوعی توضیح داده باشم که آن هم انشاءالله خوانندگان گرامی و کسانی که پیش و بیش از من در این راه گام نهادهاند با راهنماییها و نظرات درست و بیغرض خود که سعی میکنند دور از تعصب باشد بنده را خشنود خواهند کرد و با فروتنی و تشکر بیپایان آمادهی پذیرش هر گونه راهنمایی و انتقاد به جای میباشم. بر هر صورت امیدوارم که این اقدام من خود عاملی باشد برای افرادی که دارای معلومات کافی در ادبیات و فرهنگ یهود میباشند و از این بابت غنی میباشند. هر چه زودتر با گذاشتن اثری از خود همه را از معلومات خویش بهرهمند سازند ضمناً از خوانندگان عزیز تقاضا دارم حتیالامکان سعی کنند هنگامی که این کتاب را مطالعه میکنند یک مجلد از کتاب مقدس را نزد خود داشته باشند زیرا برای مراجعه و تطبیق مطالب این کتاب با کتاب مقدس لازم است تا آن را بیشتر ملاحظه کنند و مقاصد این کتاب را از دید بهتری مطالعه کنند و انشاءالله خوانندگان گرامی این نکته را مراعات خواهند کرد که چون در این کتاب از نام اعظم حد-ای بارها استفاده شده برای حفظ و حرمت نسبت به او در نگهداری و نظافت این کتاب کوشش خواهند کرد. در خاتمه روی سخنهایم به برادران هموطن مسلمان میباشد که لازم میدانم مطالبی را یادآوری کنم: اولاً آرزوی من این است که گفتههای این کتاب پاسخگوی مناسبی برای برخی از سؤالات ایشان باشد زیرا تا به حال شاهد سؤالاتی در مورد حلال و حرام بودن بعضی حیوانات یا چگونگی تغذیه در دین یهود از سوی مسلمانان بودهام. ثانیاً- جای بسی خوش وقتی است که بر اثر تحولات و دگرگونیهای عمیقی که اخیراً تحت رهبری روحانیت مبارز در ایران عزیز ایجاد گشته، صرفنظر از ارزشهای کمی که این تحول به ارمغان آورده از لحاظ ارزشهای کیفی و معنوی ملت ایران سهم بزرگی از دستآوردههای این دگرگونی دریافت کرده است چنان که از لحاظ فکری و اعتقادی جهش بزرگی کرده و تمام آن پردههای تاریک ذهنی را دریده و زنجیرههای اسارت که به دست و پای وی بسته بودند با ایمان خود پاره کرده است و همه با هم دست به دست داده و دوران با شکوهی از تاریخ خود آغاز کردهاند. و مصمم میباشند تا دگرباره آلت دست کشورهای بیگانه مشوند و با نیروی ایمان خود سد محکمی بر مقاصد شوم سیاسی و اقتصادی کشورهای قدرتطلب که در گذشتهی نه چندان دور باعث نفاق و شقاق میان گروهها و پیروان ادیان مختلف بودند بسازند. متأسفانه این کشورهای امپریالیستی از پایین بودن سطح فرهنگی مردم و بیاطلاعی اکثریت که از پیام حد-ا یعنی قرآن سوء استفاده کرده و با یاری ایادی خویش که در لباسهای گوناگون در آمده بودند میان اقشار و طبقات مختلف تفرقه ایجاد میکردند و با ایجاد آشفتگی بین پیروان ادیان اهل کتاب به نتایج شوم خود یعنی تفرقه بینداز و حکومت کن میرسیدند. در این بین گروهی معلومالحال که دانسته یا ندانسته آلت دست آنان شده بودند موجبات بیشتر شدن این نفاق و دو دستگی را فراهم میکردند که افکار ادیان و مذاهب برضد هم برانگیخته میشدند و همه یکدیگر را دشمن میپنداشتند در صورتی که دشمن خطرناک ایشان همان قدرتهای شیطانی هستند که نه تنها در میان ادیان مختلف بلکه در بین مذاهب و فرقههای مختلف اسلام این جدال و جدایی را ایجاد میکردند که نتایج آن را همه به چشم خود دیده و میبینم. اکنون که خوشبختانه دوران تاریک و غفلت ایران سپری شده نگارنده توصیهای به هموطنان عزیز مسلمان جهت پاسداری و از دست ندادن این نعمت بزرگ یعنی آزادی فکر و عقیدتی دارم و آن این است که همیشه کلام حد-ا را با دقت بیشتر و از زاویهی دید بازتری مطالبه کنند تا به ایمان و وحدت خود بیش از پیش بیفزایند تا دیگرباره آلت دست بیگانگان مشویم و اجازه ندهیم مجدداً به روحانیت توهین گردد. زیرا اگر همهی ملت با پیام حد-ا آشنایی و بینش کافی داشته باشند هرگز به خواب غفلت نخواهند رفت زیرا با مطالعهی قرآن کریم درمییابیم که از نظر دین اسلام پرهیزگاران ادیان و مذاهب نزد حد-ای جهان گرامی هستند و فرقی ندارند. حد-اوند بخشایشگر بارها در قرآن کریم فرموده: همهی افراد بشر چه سیاه و چه سفید مخلوق وی میباشند و بطور مساوی از نعمتهایی که وی به ایشان داده بهرهمند میگردند و برای ادامه یافتن این ارادهی خد-ا همهی افراد بشر باید نسبت به همدیگر یاری کنند و وحدت و یکپارچگی خود را حفظ سازند. و نیز در قرآن کریم به توبهکنندگان و کسانی که ایمان آوردهاند مژده رستگاری و بهشت و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین داده و به کافران گوشزد کرده در صورتی که به راه راست بازگشت نکنند عذاب الاهی در قیامت در انتظار آنان است. اما نتایجی که بنده از خواندن قرآن کریم برای تکمیل کردن این کتاب گرفتم بسیار است و دریافتم که اکثر داستانها و قصص آن با کتب دینی یهود شباهت بسیار دارد و هنگام خواندن برخی از سورهها، گویا مشغول خواندن یکی از کتب دینی یهود میباشم ضمناً تعدادی از سورهها به نام پیامبران بنیاسراییل و صدها آیه راجع به سرگذشت آنان و قوم بنیاسراییل و تأیید موضوعات تورات یافتم که به برخی از آیات در این کتاب در هر جایی که مناسبتی پیش آید اشاره شده است. بعضی از این آیات آنقدر جالب و تازگی دارد که بر فرض هرگاه این آیات در تورات و سایر کتب دینی یهود بود، بسا کسانی بر آنها خردهگیری میکردند و گفته میشد که این آیات را از روی تعصب آوردهاند. برای نمونه به برخی از آن آیات در اینجا اشاره میکنم: آیهی چهلوچهارم از سورهی بقره: يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ای بنیاسراییل یاد کنید نعمت مرا که انعام کردم بر شما و به درستیکه من تفضیل دادم شما را بر جهانیان و نیز آیهی نودوسوم از سورهی یونس: وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ و بحقیقت فرود آوردیم بنیاسراییل را در منزلی خوب و روزی دادیم ایشان را از پاکیزهه جای بسی سرافرازیست که مطالب این کتاب از نظر دانشمند محترم و علامهی بزرگوار جناب آقای مرتضی مدرس گیلانی که خود یکی از فضلا و علمای زمانه میباشند گذشته وایشان از همان لحظههایی که این جانب قصد خود را به انتشار این کتاب به اطلاع ایشان رسانیدم بلافاصله مورد تشویق و تأیید معظمله قرار گرفتم و جای دارد که از ایشان صمیمانه سپاسگزاری کنم که به خصوص که ابراز محبت فرمودند و مطالب این کتاب را از لحاظ نگارش و دینی مورد دقت قرار دادند. حال ضمن تشکر و سپاسگزاری از کسانی که نگارنده را در این راه تأیید کردهاند، آرزوی من این است که به خواست حد-ای این کتاب موجب دوستی بیشتر میان ادیان و همهی افراد عزیز و هموطنان ایرانی خود واقع گردد.
یوسف محبتی اردیبهشت 1361 شمسی غرض نقشیست کزما بازماند که هستی را نمیبینم بقایی مگر صاحبدلی روزی به رحمت کند در حق این مسکین دعایی سایر قسمت های کتاب :
|
|